سالهای سکوت
سالهای سکوت

سالهای سکوت

عنوان: سالهای سکوت
کد کالا:

ــ حتمآ نگران امروز بودی! نگرانیت بی‌مورده عزیزم همه چی خوب و معمولی پیش می‌ره این اضطراب و تشویش روزهای اول همراه من هم بود اما یک مدت که گذشت آروم و قرار گرفتم.
باربد از دل من خبر نداشت نمی‌دانست که شب تا صبح فقط به‌او فکر می‌کردم نه به‌دانشگاه و امتحان چقدر سرخوش و بی‌قید بود دنیایش با کودکی فرق کرده بود کاش هرگز بزرگ نمی‌شدیم وقتی به‌یاد می‌آورم که آن زمان وقتی سر میز صبحانه یا نهار یا شام روبه‌رویم می‌نشست همیشه با یک چشمک و لبخندی دلنشین از من پذیرایی می‌کرد قلبم به‌درد می‌آمد فنجان قهوه را در دست فشردم و به‌بخاری که از آن بلند می‌شد خیره شدم.

نویسنده:

نجمه پژمان


شابک:

9789641930389


نوبت چاپ:

اول


ناشر:

علی


قطع کتاب:

رقعی


نوع جلد:

شمیز


تعداد صفحه:

370


تیراژ:

2000

75,000  ريال
وضعیت: موجود نیست
طرح جلد (0)
محتوا (0)

 
نظرات کاربران
  • قدسیه
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1402/9/20

خیلی رومان عالی بود انقدر مرا جذب کرد که از ساعت سه ظهر شروع کردم و دوسی شب تمامش کرم قلم شما رسا باد
  • مرسده
  • محدوده سنی: از 35 تا 45 سال
  • 1397/11/13

وای من که عاشق کتاباتونم.اینم خیلی دوسش داشتم عزیزم. خدا قوت 💚💚💚⚘⚘⚘
  • ملیکا
  • محدوده سنی: کمتر از 15 سال
  • 1394/5/12

اما جالب بود منو که واداشت تا آخر بخونم
  • aida
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1393/8/3

کتاب خیلی خیلی قشنگی بود واقعا ممنون خیلی زیبا بود عاشقش شدم از همه لحاظ عالی بود ممنون از خانم پژمان و آقا علی
  • بهزاد خواجه وند
  • محدوده سنی:
  • 1391/3/9

اقا حمید شما دیگه جایی برای نقد گذاشتین!
که می خوای بیایی تو تالار نقد بنویسی.
  • الینا
  • محدوده سنی:
  • 1390/11/18

برعکس نظرات دوستان عاشق این کتاب شدم ممنونم
  • س.آساره
  • محدوده سنی:
  • 1390/11/15

برعکس نطرات دوستان دیگه که همه به نوعی کم لطفی کردن به نظر من که خیلی قشنگ بود من دوسش داشتم و با اونهایی که اینطوری با یه اثر بر خورذ میکنن موافق نیستم
  • حمید اسکندری
  • محدوده سنی:
  • 1390/11/5

کتاب اشکالات اساسی زیادی داشت ، علاوه بر غلط های نگارشی و املایی متعدد ، اصل داستان هم جذابیتی نداشت .نویسنده تا نزدیکی های انتهای داستان به قولی آب بسته بود به قصه و آن را کش دار کرده بود و در آخر با سرعت سر و ته ماجرا را به هم آورده بود . از نویسنده ی امیر سالار بیش از این توقع داشتم ...
انشالله در تالار گفتگو نقد ها را کامل می نویسم
  • شبنم
  • محدوده سنی:
  • 1390/9/10

خيلي خوب بود
  • محجوب
  • محدوده سنی:
  • 1390/8/9

فکر کنم توقعمان از ایشون بالا رفته
  • نازیلا
  • محدوده سنی:
  • 1390/7/28

بد نبود.
  • آرزو عباسی
  • محدوده سنی:
  • 1390/7/22

خوب بود.البته نه مثل کتاب عاشقم باش و امیر سالار که این دو تا کتاب واقعا بی نظیر بودند...با تشکر از نشر خوب علی...خسته نباشید.
  • ژاله
  • محدوده سنی:
  • 1390/7/17

باعرض معذرت از دوستان امامن از اين كتاب خيلي خوشم اومد جالب بود و داستا ن جذابي داشت ممنون از نشر علي و خانم پژمان
  • سحر
  • محدوده سنی:
  • 1390/7/17

از خانم پژمان بعيد بود چنين کتابی بنويسه. بازم ممنون
  • سپیده پیرزاده
  • محدوده سنی:
  • 1390/7/6

با نظر راسپینای عزیز موافقم!!! و همین طور با سمانه عزیز!
کتاب ضعیفی بود!
از نویسنده توانای عاشقم باش توقع بیشتری می رفت!
پاینده باشید دوستان کتاب خوان!
  • سایه
  • محدوده سنی:
  • 1390/7/5

هر کتابی با هر مضمونی هم که داشته باشه نویسنده کلی وقت واسه نوشتن اون صرف کرده نباید انتقاد جنبه توهین به نویسنده و ناشر کتاب رو داشته باشه این کتاب هم در نوع خودش جذاب بود اما کسی که انتقادی داره باید به صورت محترمانه تری بیان کنه
  • میترا
  • محدوده سنی:
  • 1390/7/1

اصلا خوب نبود.واقعاحیفه که پول رو بدیدی واسه همچین کارهایی درعوض میتونی پولهات جمع کنی وبری کتابی مثل مجنون ترازفرهادبخری که واقعا ارزش خوندن داره.
  • تجسم
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/30

من از این کتاب خیلی خوشم آمد داستان جالبی بود
  • سارا
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/28

بد نبود! زیاد جذبم نکرد!
  • سمانه انصافی
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/22

سلام با نظر خانم راسپینا موافقم ایشون دقیقا حرف دل من و زدند امیدوارم نویسنده های عزیز که اینقدر قلم زیبایی دارند با تحقیق و تفکر و تکیه بر واقعییات کتاب هایشان را بنویسند
  • پریناز عالمی
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/20

ممنون خوب بود.
  • فرزانه
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/16

من هنوز این رمان رو نخوندم ولی میشه چند تا رمان که مثل همخونه باشه بهم معرفی کنید واقعا ممنون میشم
  • sninaii
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/14

چرا کتابای رمان رو به داستانهای تکراری میرن این خیلی بده حد اقل باید چند تاشون ایده نو داشته باشن خانم پژمان هم خیلی کیفیت کتاباشونو دارن پایین میارن چرا؟
  • راسپینا
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/13

کتاب ضعیفی بود. از خانم پژمان انتظار همچین کتابی نمی‌رفت. به نظرم یه گردآوری خیلی خیلی سطحی بود از چندین و چند کتاب قدیمی و جدیدتر که حالا من اسم‌هاشون رو نمی‌برم.
خیلی از اتفاقاتی که توی کتاب افتاد برای من یکی حداقل عقلانی نبود. رفتار عموی آیلین به نظرم خیلی مسخره و دور از عقل بود. همه خانواده می‌دونستند که آیلین دختر برادرشه، پس اون همه اصرار بر این‌که آیلین رو دختر خودش معرفی کنه چی بود؟! یعنی اون عمو انقدر بچه بود که فکر می‌کرد صرفا با گفتن این‌که تو خواهر اینی، اینم برادر تو، همه چیز حل می‌شه؟! حتی از نظر شرعی و عقلی؟!یا این‌که در حالی که بارها و بارها نشان داد که آدم روشنی هستش باز هم به الفاظ کهنه چسبیده بود. این روزه روز کی دختر و پسرش رو مجبور می‌کنه که همدیگه رو آبجی و دادش صدا کنن؟! اون قسمتی که باربد به آیلین گفت خانومی، واکنش خان عمو واقعا مسخره بود!‌ برادر من هم زیاد بهم می گه خانومی! بابام باید بهشو بتوپه که خانومی لفظ زن و شوهراست؟!
اگه خودش قبول داشت که این دوتا خواهر برادرن که نباید اون واکنش رو نشون می‌داد... مگه این که خودش ته دلش می‌دونست که همه اینا یه بازی مسخره است!
یا باربد... مگه می‌شه که با یه دختر حدود یک‌سال زیر یک سقف زندگی کنی، بارها و بارها هم رفتارهای خاص اون دختر رو ببینی، بعد نفهمی که چقدر دوستت داره؟!‌ حالا اگه آیلین نمی‌فهمید حق داشت. چون باربد واقعاً واکنش خاصی نشان نمی‌داد. اما حتی علی دوست باربد هم فهمید که آیلین باربد رو دوست داره و باربد نفهمید! این همه کش مکش به نظرم اصلا باعث جذاب‌تر شدن داستان نبود!‌
دیگه این‌که با این که می‌دونم نسل امروز خیلی با نسل ما فاصله داره و یه دختربچه یازده‌ساله خیلی فهمیده‌تر از اون روزهای ماست، اما نمی‌تونم با این قضیه کنار بیام. عشق کودکی رو زیر سؤال نمی‌برم. شاید خیلی از ماها توی اون سن و سال یکی رو دوست داشتیم که هنوزم با وجود گذر سالیان دراز فراموش نکردیمش! اما اون جمله‌هایی که توی اون سن و سال بین پاربد پانزده ساله و آیلین یازده ساله رد و بدل می‌شد برای من اصلا قابل درک نیست. اینا چرا انقدر زود بزرگ شدن آخه؟!‌ ای کاش عشق کودکی‌شون فقط در قالب رفتارهای خاصی که ازخودشون نشان می‌دادن می‌موند و کلمات قاطی عشق اونا نمی‌شدن!‌
دیگه این‌که من نفهمیدم و اصلا برام قابل درک نبود که یه استاد موسیقی اونم توی سن بیست و هفت سالگی عاشق یه دختر بچه دوازده یا شاید هم سیزده ساله شده باشه! دوره قاجار نبود که... توی یه کتاب مثل بخت طوبی اصلا این قضیه غیرعادی به نظر نمی‌اومد. اما این‌جا واقعا قابل درک نبود برام!
و پایان کتاب هم اونی نبود که انتظارش رو داشتم. به نظرم پایان خوبی نداشت. یعنی بهتر بود اون همه کش مکش رو با خانواده داشتند نه با خودشون! یعنی اون عموی مستبد با شنیدن چندتا جمله انقدر منطقی شد یهو؟ اصلا اون حاج‌آقا چی می گفت اون وسط؟ من نمی‌دونم چرا تازگی‌ها نویسنده‌ها نمی‌رن تحقیق کنن ببینن اینی که دارن می‌نویسن درسته یا نه؟! توی اسلام چیزی به نام صیغه خواهر برادری نیست. یک صیغه محرمیت هست که اونم همه می‌دونیم برای حلال شدن زن و مرد به همدیگه است... .
شاید تند رفتم. شاید که نه... حتما! اما باور کنید نه قصد توهین داشتم و نه خواستم که این کتاب رو بی ارزش جلوه بدم
من قلم خانم پژمان رو بی نهایت دوست دارم. یعنی عاشقم باش و امیرسالار رو خیلی دوست داشتم. چون به نظرم عشق ممنوعه‌ای رو در هر دو کتاب به تصویر کشده بودند که خیلی جذاب بود. هرچند توی این کتاب هم سعی شده بود این‌طوری باشه. اما خب نبود. و سعی و تلاش برای ممنوع جلوه دادن این عشق به نظرم اصلا جذاب نبود.
امیدوارم که در آینده شاهد انتشار رمان‌هایی به مراتب قو‌‌ی‌تر از این نویسنده عزیز باشیم.
شاد باشید...
  • لادن
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/10

بد نبود
  • vesal
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/10

من نمیدونم مگه می شه تو یه جمعی 5 تا پسر باشن و به جز یکی (اونم به دلیل داشتن نامزد)همه عاشق یک نفر باشن؟!!مگه قحطی دختر اومده یا به جز همین یک نفر دیگه دختر زیبا و نجیب پیدا نمیشه؟!!یا تو دانشگاه ظرف اون مدت کوتاه تعداد زیادی خواهان پیدا کنه در حالی که حتی ایلین زیبایی شرقی هم نداشته که بگیم تو اون کشور منحصر به فرد بوده!در ضمن نویسنده محترم اسم استاد دانشگاهی رو که عاشق آیلین شده بود رو نیاورده .چرا؟نکنه فکر می کنند که ممکنه ما ایشونو بشناسیم؟!!!
  • لاله
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/9

وای خیلی‌ جالبه بکرند لبتابم عکس روی جلد کتاب
من باید تا دوماه دیگه صبر کنم بیام ایران کتابو بخرم
  • شكيبا
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/8

معمولي بود.
  • مهتاب
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/7

سلام من دیروز کتاب رو تهیه کردم و یک ساعته تمامش کردم کتاب قشنگی بود مثل عاشقم باش نبود ولی خیلی قشنگ بود از عشقی که بین ایلین و باربد بود و باید اون رو سرکوب می کردند خیلی ناراحت شدم از عمو هم حرص خوردم ولی خوشحال شدم که اخرش به هم رسیدن . مرسی از خانم پژمان و همین طور از نشر علی متشکرم
  • ويس
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/6

با سلام و عرض ادب به دوستان
خوب معمولا بيشتر كتابهاي چاپي از نشر علي بسيار ارزشمند هستند . معمولا خانم پژمان نوشته هاي قشنگ و جذاب دارند . حتما بايد خواند تا قضاوت كرد .
  • م.غ
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/5

قشنگ و جالب....
  • باران
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/1

سلام . کارهای قبلی خانم پژمان خیلی خوب بود امیدوارم این یکی هم قشنگ باشه.
  • نسیم
  • محدوده سنی:
  • 1390/5/18

من کتاب عاشقم باش خانم پژمان رو خیلی دوست دارم.امیدوارم این کتابم مثل کتاب عاشقم باش قشنگ و جذاب باشه.ممنون از زحماتتون*
  • مهتاب
  • محدوده سنی:
  • 1390/5/16

سلام امیدوارم این کتاب خیلی زود بیاد و قشنگ باشه .
از خانم پژمان هم به خاطر کارهای قبلی متشکرم همین طور از نشر علی
 
نظر شما
نظر شما
نام:
*
ایمیل:
محدوده سنی:
*
متن:
*
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*